خودکشی حمیرا در مشهد! / دوستی یک مرد با زن غریبه خانمانسوز شد!
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۱۵۷۰۴۴
زن مشهدی وقتی شوهرش را با یک زن جوان در رابطه پنهانی دید از ترس آبرویش تصمیم به جدایی گرفت تا 2 دخترش را به سرانجام برساند سمیرا موفق شد اما حمیرا در توهم و اعتیاد غرق شد.
از روزی که همسرم با دختر دیگری ازدواج کرد و به دنبال سرنوشت خودش رفت، من به سختی دو دخترم را بزرگ کردم که یکی از آن ها در خارج از کشور تحصیل می کند اما دیگری با ترغیب هم دانشگاهی اش به مصرف مواد مخدری روی آورده است که .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زن 50 ساله که با چهره ای نگران و کوله باری از رنج و سختی پا به دایره مددکاری اجتماعی کلانتری سجاد مشهد گذاشته بود، درحالی که از تهدید به خودکشی دخترش وحشت داشت، درباره سرگذشت خود به مشاور و کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: 30 سال قبل پای سفره عقد نشستم و با جوانی ازدواج کردم که به تازگی در یکی از ادارات دولتی استخدام شده بود.
ماجرای تلخ زن مشهدی که رابطه پنهانی شوهرش روزگارشان را سیاه کردزندگی خوب و شیرینی داشتم تا این که سه سال بعد باردار شدم و دخترم سمیرا به دنیا آمد. او چهار ساله بود که دختر دیگرم پا به این دنیا گذاشت و لذت ها و شیرینی های زندگی ما با وجود حمیرا چند برابر شد.
دخترانم استعداد خوبی داشتند و در تحصیل بسیار موفق بودند تا این که همسرم حدود 17 سال قبل و برای ادامه خدمت به یکی از روستاهای خراسان شمالی رفت اما در این میان ارتباطی بین او و یکی از همکارانش به وجود آمد، به طوری که مدتی بعد این ارتباط صمیمانه به اختلاف کشید و آن دختر جوان از همسرم شکایت کرد.
در نهایت همسرم ناچار شد با تن دادن به ازدواج با آن دختر به این ماجرا پایان بدهد .من هم برای حفظ آبرو و ترس از رسوایی خانوادگی مجبور شدم به این ازدواج رضایت بدهم که همین موضوع روزگارم را سیاه کرد و درحالی که هنوز دختر کوچکم به 7 سالگی نرسیده بود، همسرم من و فرزندانم را رها کرد و به دنبال عشق خودش رفت.
او همه اموال را به نام همسر دومش کرده بود و من و فرزندانم در یک آپارتمان زندگی می کردیم. در همین حال بود که من هم در آموزش و پرورش مشغول فعالیت شدم و از مضیقه مالی بیرون آمدم. سمیرا (دختر بزرگم) بدون توجه به این اوضاع و احوال ،افکارش را روی درس ومدرسه متمرکز کرد و در یکی از رشته های مهندسی وارد دانشگاه شد.
او پس از پایان تحصیلاتش به خارج از کشور رفت و هم اکنون نیز دختری بسیار موفق است اما حمیرا از نبود پدر ضربه روحی و عاطفی شدیدی خورد و به سختی دبیرستان را به پا یان رساند. او بعد از دو سال رنج و مشقت بالاخره در یکی از دانشگاه های غیرانتفاعی مشهد پذیرفته شد اما این ماجرا سرآغاز روزهای شومی بود که بر سرم سایه می انداخت.
چند ماه بعد حمیرا به دختری گوشه گیر و منزوی تبدیل شد به گونه ای که تا دیر وقت بیدار بود و روزها نیز تا بعدازظهر می خوابید ،سپس با سر و وضعی آشفته از خانه بیرون می زد و زمانی به خانه بازمی گشت که به شدت پرخاشگری می کرد و حوصله صحبت با مرا نیز نداشت.
او مدام با تلفن همراهش مشغول بود و هر روز بیشتر رفتارش تغییر می کرد. در این میان از دختر بزرگم خواستم تلفنی با خواهرش صحبت کند اما از آن چه می شنیدم وحشت زده شدم، دخترم می گفت حمیرا درگیر مواد مخدر صنعتی شده است. من هیچ چاره ای نداشتم جز آن که از خواهرم کمک بگیرم چون او رفاقتی صمیمانه با حمیرا داشت اما دخترم نه تنها ماجرای اعتیادش را پنهان کرد بلکه مدعی شد اگر بیشتر او را تحت نظر بگیریم، از خانه فرار می کند.
در عین حال با کنکاش های بیشتر فهمیدم که او از طریق دوستان هم دانشکده ای اش با افرادی در تهران و مشهد آشنا شده است که او را به بهانه غلبه بر امتحانات و «تمرکز» به مصرف مواد مخدر خطرناکی سوق داده اند که حالت توهم زایی دارد و فاجعه بارتر از هروئین است. تازه فهمیدم او از سه ماه قبل با برخی از همکلاسی هایش در حالی این گونه مخدرهای صنعتی را مصرف می کند که آرزو داشت پس از گرفتن مدرک تحصیلی کارشناسی و برای ادامه تحصیل نزد خواهرش برود اما حالا تا نیمه های شب در بیرون از منزل به سر می برد و زمانی هم که به خانه بازمی گردد، یارای سخن گفتن با او را ندارم. اکنون هم شنیده ام قرار است با یکی از دوستانش به شهر دیگری برود و مرا تهدید کرد که اگر مانع رفتنش بشوم دست به خودکشی می زند و ...
شایان ذکر است با دستور سرهنگ مجدی (رئیس کلانتری سجاد) بررسی های روان شناختی و کارشناسی مشاوران زبده کلانتری برای نجات این دختر جوان از مسیر تباهی آغاز شد.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
منبع: رکنا
کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو کرونا خارج از کشور توهم زایی خودکشی اخبار حوادث اعتیاد خودکشی طلاق مشهد خارج از کشور توهم زایی سهام عدالت قیمت خودرو کرونا ایران کرونا بازیگر سینما و تلویزیون فیلم تهران عکس حمله دوربین آزارجنسی تجاوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۱۵۷۰۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
احساس بیپناهی میان پزشکان جوان
به گزارش «تابناک» به نقل از خبرآنلاین سال جدید برای جامعه پزشکی خوب شروع نشد، همان اوایل سال بود که خبر رسید یک پزشک دست به خودکشی زده است، از این حادثه چیزی نگذشته بود که خبر خودکشی پزشک بعدی هم منتشر شد، خودکشی پزشکان و کادر درمان در سالهای اخیر پرتکرار شده و بهنظر میرسد اگر تصمیمهای جدی درباره آن گرفته نشود عاقبت عجیبی در انتظار است.
هر موقع درباره خودکشی یا افکار خودکشی صحبت میشود یکی از متهمهای اصلی وضعیت روحی و اختلالهای روانی است، اما دبیر کمیسیون آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت درباره آن میگوید: «خودکشی پزشکان جوان معمولاً ربطی به بیماری های روحی و روانی حاد ندارد، برای اینکه اگر پزشکی تا این حد دچار اختلالات روحی و روانی باشد نمیتواند تا روز قبل از اقدام به خودکشی، در مراکز درمانی پزشکی کند.»
هومان سبطی، در این گفتوگو با خبرآنلاین از دلایل بیانگیزه شدن پزشکان جوان و شرایطی که اقدام به خودکشی را برای آنها تسهیل میکند میگوید. متن کامل این گفتوگو در ادمه آمده است.
*این روزها درباره خودکشی پزشکان خبرهای زیادی شنیده میشود، نظرتان درباره این وضعیت چیست؟
میزان خودکشی میان پزشکان جوان در کشور ما از میانگین جهانی بیشتر است، در مقایسه با کشور خودمان هم وضعیت صعودی پیدا کرده و زنگ خطر را به صدا درآورده است.
*هر موقع درباره خودکشی صحبت میشود بلافاصله پای مسائل روحی به میان باز میشود، درباره پزشکان هم همین است؟
خودکشی پزشکان جوان معمولاً ربطی به بیماری های روحی و روانی حاد ندارد، برای اینکه اگر پزشکی تا این حد دچار اختلالات روحی و روانی باشد نمیتواند تا روز قبل از اقدام به خودکشی، در مراکز درمانی پزشکی کند.
*پس بهنظرتان دلیل اقدام به خودکشی آنها چیست؟
بهنظر میرسد در حل تعارضهایی که این گروه با آن مواجه هستند، مکانیسم جایگزین دیگر جوابگو نیست، یعنی یک پزشک جوان آنقدر پلهای پشتسر خودش را برای اینکه به رزیدنتی یا اینکه به پزشکی دوران طرح برسد خراب کرده که وقتی به پشت سر خود نگاه میکند میبیند هیچ امکان برگشت و تغییر مسیر ندارد( بر خلاف سایر رشته ها) و شرایط فعلیای که دارد بهقدری غیرانسانی و غیرقابل تحمل است که متاسفانه ترجیح میدهد خودکشی کند.
*شما میگویید شرایط پزشکان جوان، چه در دوره دستیاری و چه در دوره طرح غیرانسانی و غیر قابل تحمل است، مگر چه شرایطی بر آنها حاکم میشود؟
ما میتوانیم شرایط را به دو دسته تقسیم کنیم، یکسری دلایل درونزاد است، یعنی به سیستم بهداشتی و درمانی، روابط کاری و تعارض منافع مربوط میشود. قسمت دوم دلایل برونزاد هستند و به تعامل کادر درمان بهویژه پزشکان با سایر اقشار جامعه و البته لایههای قدرت و ثروت برمیگردد.
*اگر موافق باشید از شرایط درونزاد شروع کنیم، دقیقا منظورتان چیست؟
دلایل درونزاد به این معنا که خود پزشکان آنطورکه باید مراقب یکدیگر نیستند، مثلا یک پزشکی که دارای درآمد بالایی دارد خیلی مواقع پزشکان جوان را به شکل جانشینان خودش میبیند، به آنها پر و بال میدهد، حتی در مطب خودش امکان طباطب به آنها میدهد، اما نقطه مقابل این هم وجود دارد، یعنی پزشکانی هستند که به پزشک جوان بهچشم رقیب نگاه میکنند و از قدرت خودشان به عنوان استاد سوءاستفاده میکنند گویی که میخواهند آنها را تحقیر یا تنبیه کنند، چنین وضعیتی یک پزشک جوان را خرد میکند. این نوع برخورد میان دستیاران سال بالا و پایین هم بسیار گزارش شده است.
اگر وزارت بهداشت و دانشگاههای تابع آن، معتقد هستند که در دوره دستیاری فقط به پزشکان رزیدنت آموزش میدهند بنابراین رزیدنتها باید فقط در حد آموزش کار کنند، در این صورت کشیکهای شب باید توسط پزشکان استخدام شده بیمارستانها انجام شود و دستیاران کنار آنها باشند برای یادگیری نه بیشتر، اما واقعیت جاری این نیست، یعنی همه بار بیمارستان از غروب تا صبح روز بعد به عهده رزیدنتها است. پس اگر رزیدنتها درحال کار کردن و خدمتگزاری و کسب درآمد برای بیمارستان هستند باید بیمه شوند و بهدنبال آن از حقوقی درخور برخوردار شوند. حقوق رزیدنتها به حدی ناچیز است که از گفتن آن خجالت میکشند، بنابراین این وضعیت دستیاران مانند همان مثل یک بام و دو هوا است، نه میدانند آموزشی هستند و نه میدانند یک نیروی کار هستند.
گاهی تفاوت ایدئولوژی میان پزشک جوان و پزشکانی که بهعنوان استاد در سیستم بهداشت و درمان وجود دارند دیده میشود، این سهمیههای رنگارنگی که با آن از گروههای فکری مختلف وارد دانشگاه میشوند سبب شده برخی دانشجویان از برخی دیگر جدا شوند و در ذهن خود مرزبندی هایی داشته باشند و این به هر دو گروه آسیب میرساند.
*از پزشکان برای دوره دستیاری تعهد یا ضمانتنامه میگیرند، چرا؟
بله، از دستیاران برای دوره تحصیل تعهدها و ضمانتهای مالی گرفته میشود، به این اعتبار که به آنها میگویند بهازای آموزشهایی که سیستم پزشکی کشور به شما میدهد بعد از پایان تحصیل در مناطقی که ما برای شما مشخص میکنیم به عنوان پزشک طرح باید ارائه خدمت بدهید، و این تعهدهای مالی ضمانت ارائه خدمت است، ضمن اینکه اصل این اقدام را باید یکبار بررسی حقوقی کرد که آیا اساسا درست است یا خیر، این تعهدهای مالی را طوری تنظیم میکنند که اگر یک پزشک حین تحصیل به هر دلیلی فوت کند این تعهدهای مالی به گردن ضامنان او باقی میماند و وزارت بهداشت میتواند آن را از ضامن پزشک فوت شده بگیرد، بنابراین تصور کنید این وضعیت چه فشار روحی برای دستیاران ایجاد میکند.
وقتی پزشکی فارغالتحصیل میشود اگر به هر دلیلی نتواند وارد دوره طرح شود، یعنی اگر بگوید پدر و مادرم هر دو امسال فوت کردهاند و شش ماه یا یکسال وضع روحی مناسبی ندارم و نمیتوانم وارد دوره طرح شوم، گاهی بدون ملاحظه وثیقه او را به واحد حقوقی وزارت بهداشت ارجاع می دهند؛ این شدت برخورد در مقابل پزشکانِ جوان یک احساس بیپناهی به آنها میدهد.
*به عامل دوم برسیم، درباره شرایط برونزا که سبب ایجاد مشکلاتی برای پزشکان شده است، بگویید.
جامعه را نسبت به پزشکان بیمعرفت کردهایم، نمیخواهم این را به گردن مردم بیندازم اما الان مردم در خودکشی پزشکان نقش دارند، مردم هم از پزشکان انتظار بالایی دارند و هم سعی میکنند آنها را بهحساب نیاورند، تمام مشکلات سیستم بیمه و سیستم بهداشت و درمان کشور را به همین سربازان خط مقدم که پزشکان هستند نسبت میدهند و با آنها بدخلقی و بیمعرفتی میکنند، درحالی که مردم ما باید بدانند از نظر دسترسی به امکانات پزشکی در بهشت پزشکی جهان زندگی میکنند.
مردم برای یک آنفلوآنزای ساده در کشوری مانند آمریکا یا نروژ اصلا به این آسانی به پزشک دسترسی ندارند و بهای یک معاینه و تجویز ساده هم بسیار به نسبت درآمد سرانه بیشتر از ایران است. در ایران این دسترسی بسیار ساده است، مردم باید آنجا را ببینند تا متوجه شوند دسترسی به پزشک در ایران مانند بهشت است. البته در خیلی از موارد ما میتوانیم بهتر باشیم اما این مسائل اصلا به پزشک ربطی ندارد، بیمه گاهی پول بیمارستانها را نمیدهد و بیمارستانها هم نمیتوانند امکانات لازم را فراهم کنند، اما مردم همه اینها را به گردن پزشک یا پرستار یا دندانپزشک جوان و نخبه کشور میاندازند.
از طرفی جو رسانهای علیه پزشکان زیاد است، یکی دو کمدین معروف و دوستداشتنی کشور هستند که وقتی به موضوع پزشکی میرسند آنچنان پزشکان را به باد انتقاد میگیرند که من فکر میکنم ضربه زیادی میزنند. پزشکان برای چند گروه در جامعه استرسزا هستند، یکی از این گروهها هنرمندان هستند، آنها دوست دارند همیشه در مرکز توجه جمع باشند و گاهی پزشکان برای آنها مانع هستند. سیاستمداران نباید اجازه میدادند از پزشک یک آدم سودجود، بیقید، زیرمیزی بگیر و بی درد تصویرسازی شود تا در واقعیت یک فرد برای سرماخوردگی یک پزشک را زیر باد کتک نگیرد.